مقاله فرش بافته های ایران تحت فایل ورد (word)
مقاله فرش بافته های ایران تحت فایل ورد (word) دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله فرش بافته های ایران تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فرش بافته های ایران تحت فایل ورد (word)
مقدمه
فصل اول
مشخصات عمومی و مواد اولیه
تغییر درصد میزان کل یافته های اراک به انواع مختلف آن
رنگ و رنگرزی در فرش
شرح تظلم تجار قالی
ملاحظات و عقیده کمیسیون
بافت و تکمیل
طرح و نقشه
طراحان فرش
فصل دوم
قالی سیستان
قالی کهن سیستان
قالی کهن سیستان
سنت سیستانی و قالی ایرانی
مبانی شناسایی قالی سیستان
گره ترکی و گره فارسی
رنگهای قالی سیستان
نقشه های قالی سیستانی
پدیده های استثنایی
آخرین حلقه
تنوع نقش
نقش های سیستانی و وابستگی قومی
برخی واژه ها و اصطلاحات در فرشبافی
برخی اصطلاحات در ابعاد و اندازه ها
خلاصه و نتیجه گیری
مقدمه
فرش اراک از نوع فرش درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 یا بالاتر است آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندد( قبل از تأثیر تغییردهنده طرحهای خارجی) در محدوده فرشهای روستایی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستایی این فرش غالب خواهد بود فرش اراک به بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفاده بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهای سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا این فرش را بی نیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش فرش متوسط به استفاده از مزد اولیه گرانقیمت شود
آنچه در ولهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأه رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعه تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای 1317 ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شد
با مرورو عمده آثار مکتوب درباره قالیبافی تقریباًنشانهی مستقیم و مطمئنی از قالی اصیل سیستان نمییابیم. در آثاری که راجع به قالی بلوچی نوشته شدهاست جسته گریخته و به صورت نامطمئن از یکی در قالی منسوب به سیستان سخن رفتهاست. بافندگی قدیم سیستان مرهوم کوشش در روحیه شاد و پرتوان زن سیستانی بودهاست
اما آنچه قالی سیستان را دور از دسترس تحقیق نگهداشته و تغییرات مهم زیست بومی و تاریخی است که منجر به ویرانی این گوشه از میهن ما شدهاست
متأسفانه هیچگونه اطلاعی در مورد جزئیات قالیها چه از نظر جنس و فنون و چه از جهت رنگ، نقشه و اندازهها در دست نیست حتی به انواع فرشها با نام عمومی جامعه اشاره میشود و معلوم نیست که اینها قالی هستند یا گلیم. به این ترتیب اطلاعات ما محدود به نمونههای کهنهیی است که بطور تصادفی محل خرید آنها در مجموعهها و آثار مربوط به فرش آمدهاست
2-3- ویژگیهای فنی
الف) مشخصات عمومی و مواد اولیه
فرش اراک از نوع درشتبافت و در بهترین فرم آن فرشهای با رجشمار متوسط 40 و به ندرت 50 به بالا است. اگرچه فرشهایی وجود دارد که نشان میدهد در این منطقه گاه براساس برنامهریزی و سفارش فرشهای ظریف نیز بافته شدهاست. آنچه فرش این منطقه بدان اشتهار یافته حضور نوعی خصلت بومی – منطقهای و کهن براساس استفاده از پشم و رنگ و طرحهای خام و ساده و تقریباً روستایی است. باید در اینجا ذکر کنیم که منظور از فرش درشتبافت فرشی است که در آن از پرزهای (گرههای) ضخیم، بلند و مقاوم با خاصیت ارتجاعی مناسب استفاده شده باشد. این کیفیت که نقشی پوششی به فرش میبخشد یا ویژگیهای ایلیاتی و عشایر و روستاها و یا مناطق سردسیر و کوهستانی تطبیق دارد
قطعاً اگر قرار باشد فرش اراک را آنچنان که طی سالهای شکوفایی و آنچنان که بازارهای دنیا میپسندید (قبل از تأثیر تغییردهنده طرحهای خارجی) در محدوده فرشهای روستائی و یا شهری طبقهبندی کنیم قطعاً خصوصیت روستائی این فرش غالب خواهد بود
باید توجه داشت، در حالی که فرش 15-20 رج برخی نواحی انواع خرسکهایی پست با رنگها و بافتهایی زیر استاندارد به حساب میآیند، فرشهای قدیم مشکآباد با رجشماری بین 15-32 و اندکی بیش، شهرتی جهانی مییابد که بیتردید اگر بخشی از آن مربوط به رنگآمیزی و نقوش ابتدایی این فرش باشد، بخشی از آن نوع پشم مصرفی با طول بلند و قابلیت ارتجاعی بسیار بودهاست. این کیفیت در فرشهای نوع مرغوبتر آن زمان یعنی فرشهای ساروق (منطقه فراهان) که رجشماری بالاتری در حدود 35-40-45 نیز دارند، دیده میشود. پشم مصرفی این فرشها غالباً از نوع پشمهای مناسب ایرانی با طول بلند و ضخامت و جعد خاص خویش است که زمانی به وسیله دست و چرخچههای معمولی ریسیده میشد. انواع این پشمها از محلهای سبزوار، بروجرد، چهارمحال بختیاری و اطراف همدان و کرمانشاه تأمین میشدهاست که دارای بهترین نوع پشم برای فرش ایرانیاند
در آغاز اوجگیری تجارت فرش در اراک، بیشک تنوع طرح و رنگآمیزی و نوع تولیداتی که عمدتاً فرشهای کوچک پارچه را دربر میگرفته، دلایل مرغوبیت این فرش بودهاست. در سالهایی که به کمک کمپانیهای خارجی فرش اراک کاملاً فرشی صادراتی میشود، رشد و نفوذ طرحهای باب پسند بازار کلیه فرشبافیهای منطقه را به سوی طرحهای خاصی سوق میدهد. در سالهای 1320- 1330 فرشهای اراک به سه دسته محل، مشکآباد و ساروق تقسیم میشود که کلاً زیر نفوذ و پوشش فرشی به نام ساروق قرار دارد
جدول زیر بخوبی نمودار تغییر فرشهای اراک طی 35 سال است
جدول 2 تقسیم درصد میزان کل بافتههای اراک به انواع مختلف آن
نوع مشکآباد
75%
25%
نوع محال
15%
10%
نوع ساروق
5%
60%
نوع کمره و سرابند و سایر نواحی
5%
5%
مأخذ: کتاب قالی ایران
جدول فوق بخوبی گویا آن است که قبل از شهرت فرش اراک به عنوان ساروق فرشهای محلی نظیر مشکآباد دارای شهرت و اعتبار خاصی بودهاند. اگرچه شهرت فرش ساروق تدریجاً تمام فرشبافی سنتی منطقه را عقب راند ولی درخشش و شکوفایی این فرش نیز به دلیل آنکه پشتوانه آن متاسفانه خواست و میل تجار و کمپانیهای سودجو و فرصتطلب بود پایدار نماند و فرش ساروق کاملاً از ویژگیهای اصیل محلی خویش به دور افتاد. در دوران یاد شده بافت نوعی فرش با استفاده از نخهای ظریف (نخ فرنگی) باب میشود که در واقع آغاز استفاده از نخهای خارجی معروف کرک، با ظرافتی بالاتر از نمرات 2/10، است
بافت فرشهای بزرگپارچه یکی از مشخصات این دوران است که بعدها با بافت برخی از فرشهای زیبا و سفارشی توانایی بالقوه تولید فرشهای ظریف پرکار را در منطقه نشان میدهد
دلایل متفاوت و مختلفی برای مرغوبیت این فرش وجود دارد. از جمله آنها رواج دامداری و وجود تعداد زیاد گوسفندان بومی در منطقه مشکآباد در زمان رونق قالیبافی بودهاست. پشم این گوسفندان تمام خصوصیات مورد نیاز خانه فرش، نظیر طول بلند جعد، ضخامت و قابلیت ارتجاع مناسب (در عین لطافت) را داشتهاست. برای ما تعیین صحت و سقم این مسأله و اینکه تولید پشم در زمانهای یاد شده در منطقه مشکآباد و فراهان چه اندازه بوده و آیا این پشم قادر به رقابت با پشم مناطقی نظیر سبزوار، کرمانشاه و یا مناطقی که نظیر سبزوار، کرمانشاه و یا مناطقی که پشمهای مناسب فرش دارند بودهاست یا نه، امکانپذیر نیست ولی آنچه از فرشهای متعدد قدیمی دیدیم، نمودار استفاده از پشمهای لطیف و در عین حال زندهای بود که با وجود گذرزمان هنوز قادرند درخشش و جلای خود را از طریق رنگ نشان دهند. این امر کاملاً دلالت بر استفاده از مواد اولیه مرغوب در فرشبافی قدیم این منطقه دارد
فرش اراک بافت فرشهای ابریشمی شهره نیست. زیرا استفاده بسیار مناسب از پشم در فرشهایی به غایت ساده و طرحهایی سادهتر و رنگآمیزی محدود ولی زیبا. این فرش را بینیاز از آن میکرد که برای بالابردن ارزش خویش متوسل به استفاده از مواد اولیه گرانقیمت شود. علاوه بر آن پشمهای مورد استفاده از گوسفندان ایرانی که با دست ریسیده میشد و به دست هنرمند رنگرز در پاتیل(خم) رنگرزی محتوی ذرات خشن روناس و پوست انار و پوست گردو کاربردی ماهرانه مییافت و سپس در زیرگذر از ذرات معلق در آبهای روان، رنگهای اضافی و خشونت الیاف خویش از دست میداد، سطحی آنچنان نرم و صیقلی و درخشان مییافت که نه تنها با ابریشم، حتی با رشتههای طلای جهان نیز قابل قیاس نبود
ب) رنگ و رنگرزی در فرش
در زمانی که استفاده از نوع و تعدد رنگ وبویژه استفاده از مضامین و پردههای اروپایی در فرش به نوعی امتیاز تبدیل شدهاست، حیرتآور است اگر به یاد آوریم که زمانی فرش اراک بخاطر یک یا دو رنگ شهرتی جهانی یافتهبود. هیچ اغراقی در این ادعا نیست که هر اندازه دستیابی ما به فرشهای قدیم ساروق با رنگهای دوغی معروف آن مشکل بود. پیداکردن فرشهای فراهان، با رنگهای آبی باشکوه و فرشهای مشکآباد با رنگهای روناسی و پشمهای معروف آن مشکلتر بود. چه بیتردید غالب این فرشها در زمان بافت خویش راهی بازارهای خارج شده و یا در موزهها و گالریهای خصوصی جایگزین گردیدهاند
در این زمان دفاع از رنگهای گیاهی و یا سنتی به دلیل محدودیت دامنه رنگی آنها و یا عدم قدرت رقابت برخی ویژگیهای فنی آنها با ویژگیهای شیمیایی، نوعی گیاه و تعصب بحساب میآید.[1] ولی چگونه میتوان فرشهای خاص این منطقه را که با استفاده از عادیترین شیوههای بافت و بدون استفاده از طرحهای پیچیده هنری و با استفاده از تعدادی رنگ محدود یا زیباترین نتیجه ممکن تهیه میشده و برای خویش هویتی قابل توجه داشتهاست، فراموش کرد
به هر طریق تمام آن رنگهایی که به صورت آبی فراهان، نیلی و روناسی مشکآباد
و یا قرمز دوغی ساروق که هنوز شهرت خود را بر سر فرشهای این منطقه دارد و رنگهای سبز و کرم و زرد کاهی. از ترکیبات غنی گیاهی به دست میآمد و رنگهای روناس، پوست گردو، برگبو، و پوست انار هریک سهمی با ارزش و شایسته در رنگهای فرش این منطقه داشتهاند. دکتر فوریه در خاطرات خود مینویسد:« اگر حقهبازی برخی تجار اروپایی را کنار میگذاشته میتوانیم بگوئیم اهالی شهرستان اراک در جهت تهیه رنگآمیزی و بافت قالی تا اوایل قرن چهاردهم هجری سرآمد ابناء وطن خود بودهاند و هنوز هم فرش خوب ایرانی را در بازار اروپایی به نام ساروق میشناسند.» به شهرت رنگهای فرش معروف ساروق نظیر تمام فرشهای کهن منطقه بخاطر استفاده از رنگهای گیاهی است. اگرچه بدان معنی نیست که وجود رنگی مثل نیل را که از قدیم رنگی غیرگیاهی بوده و یا قرمزدانه که حشره رنگینی است ندیده بگیریم. ولی در فرشهای این منطقه و یا مناطقی که به استفاده از رنگهای سنتی ایرانی شهرت دارد. استفاده از روناس( به ندرت قرمزدانه) برگمو، پوست انار، پوست گردو و یا جفت و اسپرک رایج و غالب است
ما در مساحت دیگری به دلایل و تفاوتهای رنگهای طبیعی و آنچه امروز رنگ صنعتی و شیمیای ویا جوهری نامیده شده و مصرف ناآگاهانه آن در فرش یکی از دلایل قطعی سقوط فرش برخی از مناطق ایران تلقی میگردد. ، اشاره کردهایم. [2] ولی از آنجا که به نظر میرسد این رنگها تأثیری تعیینکننده در فرش اراک داشتهاند، لازم است که بدان بیشتر بپردازیم
اینکه امروز رنگهای صنعتی به دلایل بسیار از حمله قدرت، استحکام، ثبات سهولت رنگرزی، بازده بالا و غیره حضور خود را در مصارف گوناگون توجیه میکند شکی نیست و اتکا بر خصوصیت بیثباتی و عدم استحکام جز بیاطلاعی از کیفیت رنگهایی که به عدد علم به بالاترین دستآوردهای فنی و تکنیکی رسیدهاند. مفهومی ندارد
اما زمانی که به 100 سال پیش برمیگردیم و شاهد آن هستیم که فرش اراک در آن شرایط و با حداقل امکانات به چه حدی از مهارت و شهرت در رنگ فرش رسیده بود، خواهناخواه باید در معیارهای خویش تجدیدنظر کنیم. بویژه آنکه حضور رنگهای شیمیایی با آن کیفیتهای بیثبات و غیرمعقول و آثار مخرب آنرا به هیچ چیز جز سودجویی تعدادی دلال و تاجر سودجو نمیتوان تعبیر کرد
شاید امروز مصرف رنگهای طبیعی در کارخانههای رسیندگی و با ماشینها و دستگاههای پیشرفته الکترونیکی و کامپیوتری مشکل باشد، ولی در زمان یادشده با توجه به فراوانی و ارزانی کارگر و با توجه به ناچیزبودن قیمت موادخام تمام شده نسبت به قیمت فرشهایی که به بازارهای اروپا میرفت میتوان میزان زیان این کار را دریافت. آنچه در وهله نخست در این گزارش به چشم میخورد آن است که مسأله رنگ ظاهراً پابهپای رشد و توسعه تجارت در مورد فرش مطرح گردیدهاست. در اواسط سلطنت مظفرالدینشاه حدود سالهای 1317ه.ق به دلیل شکایات و مسائلی که در مورد فرش ایران در بازارهای خارج بوجود آمد با مساعدت شاه صدور فرشهای ایرانی که با رنگ جوهری( انیلینی) رنگ شدهبود به خارج ممنوع شده. ترتیب کار نیز بدانسان بود که پس از پایان فرصتی که به تجار داده شده با افزایش رقمی بعنوان جریمه و یا مالیات اضافی صدور فرش عملاً ممنوع گردید. ظاهراً به دلایلی که از بوروکراسی کهنسال و گرفتار ایرانی سراغ داریم این کار به دلیل عدم دقت و یا مسامحه مأمورین و گمرک پیگیری جدی نشد. کمیسیون تحقیق مزبور که با شرکت جمعی از مسئولین وقت تشکیل گردید و نتیجه کار آن به تصویب هیئت وزراء با ریاست مستوفیالممالک رسید با استناد به سوابق ذکرشده با جدیت بیشتر به مسأله پرداخت
شرح تظلم تجار قالی
در یادداشت تجار درباره قالی جوهری بدین سان دادخواهی شدهاست
« ماده یازدهم صادرات ایران یک رشته آن قالی است که برخلاف قانوننامه گمرکی بر آن گمرک بستهاند که اسباب زحمت تجار و از میانرفتن آن تجارت است که اقلاً دو کرور کارگر فقیر از آن صنعتگذران مینمایند محروم و جبران خواهند شد و از تمام ولایات در این فقره تلگرافات تظلمآمیز و استرحام به هیئت محترم رسیده و کسی به عرض نرسیده مهلت تا افتتاح مجلس هم خواستند نشد. مطابق قانون اساسی هیچ مالیاتی وضع و تحمیل نمیشود مگر به تصویب مجلس ملی آیا این فصل معظم قانون اساسی از آن نسخ نشده.»
نمایندگان تجار قالیفروش در کمیسیون اظهار داشتند
« ما شنیدهایم که صنعت و تجارت در هر مملکتی آزاد است و سبب اینکه دولت ایران میخواهد ازتجارت قالی جوهری جلوگیری کند چیست؟ قانون گمرکی ناطق بر این است که از امتعه صادره از ایران نباید رسوم گمرکی گرفتهشود. میخواهیم بدانیم که از قالی جوهری که قیمت عمده صادرات ایران است. موافق کدام قانون صدی شش حقوق گمرکی گرفته میشود؟ در هر مملکتی هم متاع خوب گران ساخته میشود و هم متاع پست ارزان. آیا میتوان از یک کارخانه ساعتسازی فرنگی توقع کرد که تو حتماً ساعت طلا بساز؟ یا از یک کارخانه ماهوتبافی امریکایی تقاضا نمود که باید قهراً ماهوت هفتتومانی ببافی؟ طبقات مردم از حیث تمول در یک پایه نیستند، درجات مکنت و استطاعت درهر مملکتی متفاوت است. اشخاصی که مایه گذران خود را به صعوبت به چنگ میآورند چگونه میتوانند ساعت طلا و یا ماهوت ذرعی هفت تومان بخرند؟ پس این کارخانهها مجبورند که در مقابل دهساعت طلا پنجاه ساعت نقره و نیکل هم بسازند یا در برابر ده توپ ماهوت هفت تومانی، صدتوپ ماهوت چهار تومانی و سهتومانی و دهتومانی هم ببفاند تابتوانند مالالتجاره خود را به تمام طبقات مردم بفروشند.همچنین ما قالیفروشها باید رنگ ثابت ذرعی بیستتومان آماه کنیم و هم قالی جوهری ذرعی سه یا چهارتومان. جمعی آن را طالبند و گروهی این را خریدار. اگر دولت به ما اعتراض میکند که چرا قالی جوهری ارزان به خارجه میفروشید ما در جواب میگوئیم چرا ایرانیها پارچههایی که رنگش دوروز در برابر آفتاب دوام ندارد و هزارنوع اسباب خرازی که از مغازه به منزل نرسیده ضایع میشود از خارجه میخرند. در بازار دادوستد هر متاعی که خریدار دارد باید به معرض فروش درآید. ما خود میدانیم که رنگهای گیاهی ایرانی ثابت و پایدار است و رنگهای جوهری بیثبات و ناپایدار. ولی وقتی میپرسیم که مثلا در آمریکا و قفقاز قالی جوهری بیشتر مرغوب است آیا تکلیف ماست که خریداران را موعظه کنیم که از قالی جوهر رنگ نخرند؟ ما کاسبیم ما به هر قالی که فرمایش بدهند مجبوریم همان مال را تهیه کنیم. بعلاوه یک مطلب اساسی دیگر داریم و حال آن را از کمیسیون میخواهیم
ورود رنگ جوهری به ایران و استعمال آن در رنگآمیزی قالیها اساساً چه ضرری برای تجارت این مملکت دارد؟ به عقیده ما جز اینکه این قدغن و سختگیریها قیمت قالی ایران را گران کند و قالیهای ازمیر و سایر جاها را در انظار مشتریان اروپایی وینگی دنیایی سهلاللبیعتر بنمایاند و بدین واسطه سکته بزرگی به قالی ایران بزند و از این قبل دوسه کرور قالیباف را به بیکاری و فقر و مسکنت دچار نماید هیچ نتیجه دیگر نخواهد داشت. شما اعضای کمیسیون اندکی تصور کنید ببینید که برای یک مشت تاجری که اغلب آنها هزارتومان یا دوهزارتوما بیشتر مایه ندارند و قالیهای خود را چند ماه است که به سرحد فرستاده تاکنون بواسطه تحمیلات گمرک از قبیل اخذ صدیشش حقوق گمرکی و دریافت جرائم گزاف و چهبسا مشکلات دیگر نتوانستهاند متاع خود را به خارجه حمل کنند چه ظلم و ستمی میگذرد. آیا گمان دارد که با این سد ابواب تجارت تجار ایران ورشکست نشوند و این رشته تجارت مفید که قالی است از میان نرود؟ اگر واقعاً مشتریان خارجه فقط طالب رنگ گیاهی ثابت بودند چرا تجارت قالی جوهری از پانزدهسال به این طرف در تزاید بودهاست؟ استاتیسیک گمرکی را ملاحظه بفرمائید صدق عرض ما معلوم خواهد شد. تصور نفرمایید که این کمیسیون نخستین مجمعی است که برای مذاکره عمل قالی جوهری تشکیل یافته. سابقاً در وزارت تجارت هم مجلسی از تجار و مأمورین دولتی برای مطالعه همین امر منقعد گردید. صرفه تجار قالی جوهری برای مملکت تا یک درجه در آن مجلس به ثبوت رسید. اما حالا که علیرغم اظهارات و تظلمات قالیفروشان ایرانی دولت بر خود متحتم کردهاست که از تجارت قالیهای جوهری جلوگیری کند اقلاً اینقدر مساعدت درباه تجار باید منظور داشت که این قدغن پس از آموختن اصول رنگآمیزی با رنگهای ثابت به جماعت نابلد قالیبافان به مورد اجرا گذارده شود. وانگهی ما نمایندگان تجار قالی فروش اعتراض داریم که این کمیسیون بنفسه صلاحیت رأیدادن در عمل قالی جوهری را ندارد و مخصوصاً پیشنهاد میکنیم که مجلسی از اشخاص با خبرت و بصیرت در این امر از طرف دولت تشکیل شود که این عمل غامض را با ملاحظه صرفه ملک و ملت قطع و فصل کند.»
ملاحظات و عقیده کمیسیون
« کمیسیون فوقالعاده تحقیق» اظهارات متظلمین را با کمال دقت و تعمق اصغا نمود. هر یک از دلایل ظاهراصلاحی را که اقامه کردند با مداقه هرچه تمامتر سنجیده نظریات خود را فقره به فقره ذیلاً به عرض آن هیئت معظمه میرساند
اولاً- درست است که صنعت و تجارت در هر مملکتی آزاد است ولی از طرف دیگر دولت که نگهبان منافع و حال و استقبال ملت است مکلف میباشد که از هر فعل و
عملی که برای ثروت و سعادت مملکت ضرر مالی دارد اگرچه آن فعل و عمل به صورت تجارت هم باشد با تمام قوا جلوگیری نماید. وانگهی دولت تجارت قالی را به هیچوجه منع نکرده فقط برای صلاح همین تجارت که فعلاً مهمترین سرمایه ایران است استعمال رنگ جوهری را در قالیهایی که بافته میشود قدغن نمودهاست
ثانیاً- در اینکه صادرات ایران موافق قانون نباید گمرک بدهد بحثی نیست. اما چنانکه در مقدمه این راپورت ذکر شد حقی که از قالی جوهری در موقع خرید آن از ایران گرفته میشود رسوم گمرکی نیست بلکه حق مساعدت و اغماضی است که دولت در خروج این متاع که حمل آن قانوناً ممنوع میباشد برای رعایت حال صاحبان آن استثنائاً ملحوظ داشتهاست. برهان قاطع این حقیقت آن است که اگر این حقوق با رسوم گمرکی قابل الامتزاج یا ممکن الاشتباه بود سفرا و اتباع خارجه زودتر از تجار ایرانی برای ایجاد چنین حقوقی که مخالف معاهدات گمرکی است اعتراض میکردند. وجوهات حاصله از این حقوق چنانکه خزانهداری کل تفصیل آن را در موقع خود به استحضار اولیای دولت رسانیده است به مخارج یک اداره مطالعات تخصیص خواهد شد که برای رسیدگی در کلیه امور قالیبافی و استکمال این صنعت خصوصاً از نقطهنظر رنگآمیزی و تسهیل طرق تعالی و ترقی این تجارت باید از طرف دولت تشکیل شود
ثالثاً: ارزانی و گزافی قالی بسته به رنگ جوهری یا نباتی آن نیست بلکه منوط به نوع پشم و طرز بافت است. چنانکه همه کس دیدهاست یک قالی رنگین به رنگ ثابت گیاهی که درشت وشل بافته شدهباشد به قیمت خیلی ارزان( مثلاً ذرعی سه یا چهار تومان) و یک قالی رنگین به رنگهای غیرثابت [3]جوهری که از پشم اعلی یا ابریشم نفیس محکم و نازک بافته شدهاست به بهای گزاف
( مثلاً ذرعی پانزده الی بیست تومان) به فروش میرسد. این مسئله اگرچه پرواضح و هویدا است ولی چون حضرات متظلمین اصرار در تفاوت فوقالعاده مابین قالی جوهری و قالی رنگ ثابت داشتند کمیسیون برای مزید اطمینان از اشخاص بصیر و بیطرف محض استعلام نمود. همه تصدیق کردند که رنگ ثابت گیاهی ابداً بر خرج قالی نمیافزاید. بدلیل اینکه رنگهای ثابت با موادی ترکیب میشود که غالباً هیچ قیمت ندارد از قبیل پوست گردو، و پوست انار و غیره. بلکه تحصیل رنگ جوهری از بازار بیشتر خرج برمیدارد.چیزی که با این حال بعضی از قالیبافها را به استعمال رنگ جوهری ترغیب میکند همانا سرعت نفوذ جوهر است در پشم و سهولت بکاربردن آن. مثلاً اگر پشم باید در خم رنگهای نباتی دو شبانهروز بماند تا خوب رنگین شود نصف یا ربع آن مدت را اگر در رنگ جوهری بماند برای جذب آن لون کافی است. و این تفاوت یک یا دوروز د رعمل قالیبافی که مدت و صبر از شرایط لازم غیرمفارق اوست هیچ قابل مذاکره و اعتنا نیست. نتیجه این میشود که قالیبافها یک اندازه هم از روی تنبلی و تنآسایی رنگ جوهر را بررنگ ثابت گیاهی ترجیح میدهند. زیرا که این رنگ طبیعی منحصر تهیه و ترکیبی میخواهد و آن رنگ مصنوعی حاضر و آماده است
مراتب معروضه فوق بطور وافی مدلل میدارد که تمثیل فیمابین قالی و ساعت و ماهوت جایز نیست. فیالواقع ارزانترین نوع قالی را میتوان با کمال سهولت با رنگهای ثابت تهیه نمود
رابعاً- منسوجات و اسباب خرازی که از فرنگ وارد میشود نیز قابل تشبیه با قالی نیست زیرا پارچه یا اسباب دیگر که شخص میخرد برای حاجت چندروزه یا چندماهه است و اگر رنگ این اجناس قبل از استعمال و پارهشدن خود جنس بپرد چندان اهمیتی برای صاحبانش ندارد. حال آنکه قالی را هرکس در هرجا ابتیاع میکند به قید حیات بلکه به امید بازگذاشتن آن به اولاد و احفاد یابازفروختن آن به قیمتی بالاتر میخرد. درواقع این متاع حکم سکه زروسیم را دارد که هرقدر کهنهتر میشود بیشتر ارزش بهم میرساند. رنگ قالی هم به مثابه نقش سکه است. فرشی که رنگش پریده باشد همان بهای پشمی که در او بکار برده شده به او تعلق میگیرد. چنانکه سکه کهنه سائیده بینقش همان قیمت عیار طلا یا نقره که در اوست با خود دارد. خامساً اینکه حضرات قالیفروشها ادعا میکنند که در بعضی ممالک خارجه مخصوصاً قالی جوهری را طالبند ادعای محض است و صورت خارجی ندارد. هر ذیشعوری از متاع رنگ رو متغیر است. چرا تجار قالیفروش اروپایی مقیم ایران مثل کمپانی یگلر و غیره هیچوقت قالی جوهری نمیبافند. برای اینکه قالی را باید در اروپا و آمریکا به فروش برسانند و اهالی این دو قطعه بالانحصار قالی رنگ گیاهی پایدار را راغبند و هرگاه سابقاً برای تجار قالیفروش ایرانی ممکن شدهاست که مقداری از قالیهای جوهری خود را در اروپا و آمریکا بفروشند یقیناً بواسطه این بوده است که چون در اول وهله تمیز رنگ بیثبات از رنگ ثابت به یک نظر مشکل است خریداران خارجه آن قالیها را به اتگاء شهرت عالمگیر قدیم ثابترنگ ایرانی اشباع کردهاند والا اگر مختصر شبهه از ثبات لون فرشهای مزبور داشتند ابداً به خرید آنها رغبت نمینمودند. پس از این رو ثابت میشود که اصرار بعضی از تجار به حمل قالی جوهری به جای قالی ثابت بیشتر برای خاطر مختصر سودی است که میخواهند امروزه از این کسب ببرند. این جماعت مضار مالی این نفع شخصی را نسبت به تجار نوعی مملکت یا پیشبینی نمیکنند یا اگر هم بکنند به اندازه بهره آنی خودشان قابل توجه نمیدانند
[1] – استفاده از رنگهای طبیعی یا سنتی شاید در اینجا شایستهتر باشد. زیرا قرمز دانه که رنگی مورد استفاده در فرش است حشرهای رنگین است و یا نیل که سابقاً آن را از سنگ لاجورد یا سنگهای معدنی استخراج میگردند. در ضمن باید گفت که هردو این رنگها از نوع رنگهای وارداتی است که چون از قدیمالایام در هنرهای دستی ایرانی استفاده میشد به صورت رنگ بومی درآمدهاست
[2] – در مورد ویژگیهای فنی رنگهای طبیعی در قیاس با رنگهای شیمیایی در مقالات پیچیده همچنن کتاب فرش ایران سخن گفتهایم به دلیل اهمیت مطلب باید در اینجا سخن با مکرر کنیم که علیرغم تبات کمتر رنگهای گیاهی( در حدود درجه 5 استاندارد) در قیاس با رنگهای شیمیایی( که گاه تا حد استاندارد حداکثر 8 میرسد) این درجه ثبات برای فرش کافی و مناسب است. زیرا فرش کالایی نیست که بطور مداوم در زیر تابش نور مستقیم باشد و ضمناً به دلیل کیفیت خاص و کندی جلب این رنگها( که دارای ساختمان ناخالصاند) قابلیت تغییر رنگ آنها نیز تدریجی ومطلوب است و ضمناً ثبات رنگ در مقابل شستشو وسایش رنگهای گیاهی رقمی در حدود 4 است که با توجه به استاندارد درجه 5( حداکثر) بسیار مطلوب میباشد
[3] – احتمالاً هدف رنگهای شیمیایی بطور اعم است زیرا به هر حال رنگ غیرثایت بخصوص اگر با آزمایش سطحی رنگ بدهد باعث ارزش فرش نخواهد شد کما اینکه در صفحات بعد دیده میشود که اعضای کمیسیون کاملاً از وجود رنگهای صنعتی با ثبات اطلاع دارند
کلمات کلیدی :